برخلاف ظاهر شاد و پر از آرامش لگو، تاریخچه این برند پر از اتفاقای عجیب و جالبه! این کمپانی دانمارکی با ارزش میلیاردی بارها مجبور به عقب نشینی شد و ریسک ورشکستگی رو تجربه کرد که باعث میشه تاریخچه این کمپانی دقیقا به اندازه اسباب بازی‌هاش جالب باشه.

شروع کار برند لگو

در سال 1916، اوله کرک کریستنسن، یک کارگاه در بیلوند دانمارک میخره و در اون کارگاه برای اولین بار ایده ساخت کمپانی Lego به ذهنش میرسه. در اون زمان کریستنسن یه نجار بود که کسب و کار اصلی او تولید لوازم خونه بود. لوازمی مثل میز اتو، نردبان و … اما این کسب و کار به علت رکود اقتصادی با مشکل مواجه شد. پس ایده تأسیس لگو به ذهن این مرد خلاق رسید. می‌دونیم که امروزه لگو یکی از محبوب ترین و پرطرفدارترین برند هاست. ولی دقیق نمی‌دونیم که این کمپانی که در سراسر دنیا معروفه چه چیزایی رو تجربه کرده تا به اینجا برسه. در مقاله امروز می‌خوایم چالش‌ها و سختی‌های کمپانی محبوب لگو رو براتون تعریف کنیم تا این برند رو بهتر بشناسید.

چالش‌های کمپانی

هرکسی که بخواد یک شغل جدید رو شروع کنه می‌دونه که می‌تونه خیلی سخت باشه ولی برای کریستنسن، این کار خیلی خیلی سخت تر هم بود. حتی در اولین سال‌های شروع کارش بارها دچار مشکلات مختلفی شد که هر کدومشون به تنهایی کافی بود تا بتونه او رو از شروع برند لگو پشیمون کنه.
سال 1924 کارگاهش آتش گرفت البته به صورت اتفاقی! و دلیل شروع این آتش پسرهای کریستنسن بودن. سال 1929 او دچار افسردگی شد و حتی زنش در سال 1932 به صورت غیر منتظره ای فوت کرد. برای شروع و وارد شدن به دنیای اسباب‌بازی کریستنسن با وسایل کوچیک و ارزون چوبی شروع کرد و اولین چیز هم اردک های چوبی کوچولو بودن که اسباب‌ بازی مورد علاقه پسرهای کریستنسن بودن. این محصول به اولین اسباب‌بازی محبوب این کمپانی تبدیل شد.
کی فکرشو می‌کرد که این کوچولوها بتونن سود زیادی داشته باشن. تا سال 1934 محصولات و کارگاه کریستنسن به قدری توجه جلب کرد که بتونه یه اسم روشون بزاره و او اسم لگو رو انتخاب کرد. این کلمه از عبارت دانمارکی Leg Godt به معنی خوب بازی کردن گرفته شد. لگو در لاتین هم به معنی “من به هم وصل میکنم” هست. این اسم همه جوره برای محصولات کمپانی لگو مناسبه.

کمپانی Lego در زمان بحران اقتصادی

افسردگی در دهه 1930 آسیب بزرگی به کمپانی لگو زد و کریستنسن رو مجبور کرد بیشتر کارمنداش رو اخراج کنه تا بتونه به کارش ادامه بده. برای ادامه این مسیر او تولید اسباب‌بازیش رو بیشتر کرد ولی خب به دلیل مشکلات مالی که اون زمان وجود داشت واقعاً چالش برانگیز بود که بشه یه برند اسباب‌بازی رو موفق کرد. چون سخته که به کسی که نمیتونه برای خودش و خانوادش غذا بخره اسباب‌بازی بفروشی.
خب می‌دونیم که هیچ کدوم از این اتفاقا باعث نشد کریستنسن تسلیم بشه. ولی خب مشکلات مالی بهش فشار آوردن پس از خانوادش درخواست کمک مالی کرد تا بتونه سرپا  بمونه، خواهر و برادراش گفتن که ما بهت کمک می کنیم به شرطی که بیخیال تولید اسباب‌بازی بشی و از مهارت هایی که داری تو یه مسیر بهتر و حرفه‌ای تر استفاده کنی. اما کریستنس قبول نکرد تازه یه محصول جدید هم به اسباب‌بازی‌هاش اضافه کرد. یه اردک چوبی که با چرخ‌های کوچولوی زیرش حرکت می‌کرد.

شروع اسباب‌بازی های پلاستیکی

آلمان در سال 1940 به دانمارک حمله و اون رو اشغال کرد. و این حمله فقط چند سال بعد از اینکه کمپانی کریستنسن رسماً به اسم لگو شناخته شد اتفاق افتاد. جنگ تمام مشاغل کشور دانمارک و وضعیت مالی کل مردم رو تحت تاثیر قرار داد و خب لگو هم استثنا نبود. همین موقع‌ها بود که کارگاه کریستنسن دوباره آتش گرفت. همه چیز دست به دست هم داده بود و انگار کل دنیا علیه کریستنسن بودن. خوشبختانه متحدان سه سال بعد کشور دانمارک رو آزاد کردند. اما در آن زمان منابع کمیاب و تقاضا خیلی بالا بود. اینجا بود که لگو مواد اولیه خودش رو از چوب به پلاستیک تغییر داد. اما دستگاه هایی که پلاستیک تولید می‌کردن خیلی گرون بودن و این ممکن بود برای لگو مشکل ساز بشه.
کریستنسن خیلی سرسخت بود و به هیچ عنوان حاضر نبود تسلیم بشه. اون یه اسباب بازی جدید وارد بازار کرد. یه تراکتور که هم میشد به عنوان یه ماشین کامل و آماده بازی خریدش، هم میشد قطعاتش رو بخری و خودت بسازیش! بین سال‌های 1951 تا 1954 کمپانی بیش از 100،000 تا از این محصول فروخت. برای اولین بار در تاریخ لگو محصولات پلاستیکی فروش خیلی بیشتری از محصولات چوبی داشتن.

طرح اولیه آجرهای برند لگو

گفتیم که پلاستیک خیلی گرون شد. پس کریستنسن تصمیم گرفت خودش مواد اولیه‌اش رو تولید کنه و قالب بزنه. و اولین چیزی که تولید کرد آجرهای کوچیک و رنگی بودن که به هم وصل می‌شدن. راستش این ایده همش مال خودش نبود و الهام گرفته از محصولات یه کمپانی دیگه در اوایل دهه 40 بود. اسم این کمپانی Kiddicraft بود که هر کدوم از قطعاتش 4 تا برآمدگی داشت و می تونستن به هم دیگه وصل بشن. صاحب کمپانی Kiddicraft سال 1957 از دنیا رفت و هیچ وقت به صورت رسمی با محصولات لگو آشنا نشد. اما سال 1981 لگو رسماً حق تولید آجرهای Kiddicraft رو به قیمت 45،000 پوند خرید. که حدود 160،000 پوند یا 200،000 دلار آمریکا در زمان حال میشه.

لگو سیستم

کریستنسن پسر خودش که اسمش گاتفرد بود رو اوایل دهه 50 مدیر کمپانی لگو کرد. گاتفرد یه رویا داشت و اونم این بود که قطعات لگو برای هر زمانی که باشن به هم وصل بشن و بشه باهاشون چیزای جدید ساخت. اون گفت قطعات لگو ارزششون رو از دست نمیدن و کمپانی لگو مطمئن میشه که تمام قطعات گذشته و آینده این محصولات به هم وصل بشن.


سال 1955 لگو اولین محصول خودش رو با ایده جدید وارد بازار کرد و اسمش سیستم بازی لگو یا Lego system of play بود. بعد از مرگ پدرش در سال 1958 گاتفرد مدیر کل کمپانی شد و همه اختیارات رو به دست گرفت. و به لطف طراحی جدید محصولات لگو جهشی خیلی بزرگ رو به جلو داشتن و به شکلی در اومدن که الان همه میشناسیمشون. درسته که تا اواخر 1950 بیشتر محصولات این کمپانی پلاستیکی بودن اما هنوز هم محصولات چوبی تولید می‌کردن. اما از سال 1958 محصولات چوبی برند لگو با اسم Billofix به فروش میرسیدن که ترکیبی از محصولات چوبی و قطعات پلاستیک بود.
متاسفانه در سال 1960 دوباره بخش تولید محصولات چوبی آتش گرفت این بار شروع آتش با رعد و برق بود. در هر صورت این طور به نظر میرسید که کل دنیا نمی خوان لگو محصولات چوبی تولید کنه. اینجا بود که گاتفرد تصمیم گرفت کلاً به محصولات پلاستیکی رو بیاره و بیخیال رویای پدرش و محصولات چوبی بشه در نتیجه دو تا برادر دیگه‌اش که مسئول محصولات چوبی و Billofix  بودن کمپانی رو ترک کردن و به تنهایی مشغول به کار شدند. هنوز هم که هنوزه کمپانی Billofix مشغول تولید اسباب‌بازی‌های چوبیه ولی هیچوقت به محبوبیت و موفقیت لگو نزدیک هم نشد.

رقابت سرسختانه برند Lego

لگو برای چندین دهه بازار تولید آجرهای خاص خودش رو در دست داشت اما بعد از سال 1978 آخرین حق تولید انحصاری این کمپانی هم منقضی شد و رقبای سرسخت اون به اسم های Tyco و MegaBlocks شروع به تولید قطعات مشابه کردن. Tyco بعدها بخشی از کمپانی معروف و محبوب Mattel شد ولی در اوایل دهه 80 به معنای واقعی لگو رو به چالش کشید. این کمپانی حتی پای لگو رو در آمریکا به دادگاه کشوند و برنده هم شد اما محصولاتش هیچوقت در بازار فروش موفق نشد. خیلی از کمپانی ها درگیر گرفتن حق ثبت و تولید انحصاری آجرهای کمپانی لگو شدن کمپانی های مثل MegaBlocks و Bestlock. و بالاخره در سال 2004 بعد از کلی درگیری تو دادگاه‌های بین‌المللی با کمپانی های معتبر از کشورهای مختلف تصویب شد که کمپانی های دیگه هم اجازه دارن آجرهایی تولید کنن که به آجرهای لگو وصل بشه.
بعد از دهه ها موفقیت و از سرگذرونن مشکلات سخت لگو اولین ضرر قابل توجه خودشو تجربه کرد. که باعث شد این کمپانی حدود 1000 نفر از 10،000 کارمند خودشو اخراج کنه. درگیری هایی که سر حق تولید داشت کلی هزینه و توجه از کمپانی گرفته بود و تازه رقبای سرسخت و تازه نفسش وارد بازار شده بودن و داشتن محصولات مشابه تولید می‌کردن. علاوه بر این رقابت سخت در سراسر دنیا با ورود بازی‌های کامپیوتری به دنیای سرگرمی‌ها، کمپانی Lego خیلی ضعیف تر از قبل شد.

نجات کمپانی لگو

ولی لگو تسلیم نشد! در سال 1999 این کمپانی اولین سری خودش رو با تم Star Wars و محصولات Duplo منتشر کرد. همچنان کمپانی در حال ضرر کردن و از دست دادن نیروهای خودش بود تا اینکه بازی های ویدیویی خودش رو وارد بازار کرد. و فروش بازی های ویدیویی کمپانی برای مدت کوتاهی جلوی ضرر کمپانی لگو رو گرفت ولی روند ورشکستگی کمپانی متوقف نشد و حتی بدتر هم شد و تا سال 2004 حدود 340 میلیون دلار ضرر کرد.


در این زمان لگو تصمیم گرفت روند مدیریت خودش رو عوض کنه و شروع به تولید فیلم‌هایی مرتبط با محصولات کمپانی به نام Lego Movie کرد. این فیلم ها حدود 500 میلیون دلار فروش داشتند و کمپانی لگو رو معروف‌تر و محبوب‌تر از گذشته کردند و با گسترش محصولات، همیشه به روز بودن و خلاقیت این کمپانی امروز یکی از قوی ترین کمپانی‌های دنیاست و در سال 2021 جزو 100 کمپانی قوی جهان بود.